جدول جو
جدول جو

معنی ابن انباری - جستجوی لغت در جدول جو

ابن انباری
(اِ نُ اَمْ)
ابوبکر محمد بن ابی محمد قاسم بن بشار بن حسن. او راست: کتاب الوقف و الابتداء. کتاب اللامات (در قرآن). کتاب معانی القرآن. کتاب غریب الحدیث. کتاب النقط و الشکل. (ابن الندیم). و ابن خلکان دو کتاب دیگر از او نام می برد، یکی کتاب الرد علی من خالف مصحف العامه و دیگر کتاب الزاهر. (271-327 ه. ق.)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اِ نُلْ حُ را)
روز. نهار
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَبْ با)
ابوعبدالله محمد بن عبدالله بن ابی بکر قضاعی (595-658 ه. ق.). مورخ و شاعر و ادیب. تولد او در شهر بلنسیه. و نزد حکام بلنسیه صاحب سر بوده. وقتی مسیحیان این شهر را محاصره کردند به سفارت نزد امیر تونس رفت و از او درخواست که مسلمین اندلس را یاری دهد لیکن چون مسیحیان شهر بلنسیه را متصرف شدند ابن ابار با عائلۀ خود از وطن خویش هجرت کرده بتونس رفت و رازدار یا صاحب السر سلطان تونس شد و نوشتن طغرا به او محول گشت. چندی نیز معزول و باز بکار سابق گماشته شد. در آخر بعلت بدرفتاری، درباریان را از خود ناراضی و سلطان را خشمگین ساخت تا روز چهارشنبه 20 محرم 658 کشته شد. و جسد او را با تمام مصنفات و اشعار وی که بدست آوردند بیک جا بسوختند. این مرد بعلت نامعلومی معروف به الفار (موش) بوده. از اوکتب ذیل باقی مانده است: کتاب التکمله که متمم کتاب الصلۀ ابن بشکوال است. المعجم فی اصحاب القاضی الامام ابی علی الصدفی. کتاب الحلهالسیراء. و این سه در اروپا چاپ شده است. کتاب اعتاب الکتاب. کتاب تحفهالقادم
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ)
نام شاعری از عرب. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ نُ اَمْ)
کمال الدین ابوالبرکات عبدالرحمن بن محمد بن ابی الوفا (513-577 ه. ق.). مولد او به انبار و از اوان صبا، به بغداد رفت و پس از تکمیل ادب وقتی در نظامیه بسمت معید منصوب گشت. او از شاگردان ابومنصور جوالیقی و ابن شجری و عبدالوهاب انماطی بوده و کتب بسیار داشته است از آن جمله: اسرارالعربیه. میزان. نزهه الالباء فی طبقات الادباء. تاریخ انبار. لمعالادله. تفسیر غریب المقامات الحریریه. شرح الحماسه. شرح مقصورۀ ابن درید. شرح دیوان متنبی و غیر آن
لغت نامه دهخدا